فعلن بای

ببخشید که چند روزیه آپدیت نمیکنم بخاطر درسام 

حالا که تا یه وقتی نمیتونم آپدیت کنم بشدت بهتون توصیه میکنم ازین دوتا وبلاگ استفاده کنین که خیلی قوی تر از این وبلاگه:  

http://silentclub.blogfa.com 

http://stalag17.blogfa.com 

 

موفق باشین

جیب خالی ، پز عالی

سلام

بخندیم یا بگرییم؟

امروزه داریم میبینیم که حرف اول و آخر رو توی سینمای ایران دروغ میزنه! اخیرا فیلمایی توی سینمای ایران دیدیم که فوق العاده بودن توی هردوشون رد پررنگی از دروغ میتونیم ببینیم. اگه شاهکار فرهادی "درباره الی" رو بزاریم کنار مسلمن نوبت به "بی پولی" میرسه. نمیدونم چرا مردم اینقدر دروغ و فیلمای در موردشو دوست دارن ولی نمیتونه بی دلیل باشه.

اگه دلتون برای شهرام شپره و بلک کتس و شماعی زاده تنگ شده، این فیلم بهترین پیشنهاده.

مطلب زیر از سایت "سینمای ما" برداشته شده:



حتی اگر فیلم «بی‌پولی» دومین اثر حمید نعمت‌الله هم نباشد باز هم با تماشای این فیلم به شکل ناخودآگاه به مقایسه آن با فیلم بوتیک، اولین ساخته نعمت‌الله می‌افتیم که اگرچه در فضای متفاوت به لحاظ ژانری و زبان سینمایی قرار داشت، اما می‌توان عناصر مشترکی را در آن یافت که نشان از مولفی مشترک می‌دهد. ضمن این‌که می‌توان نوع نگرش کارگردان را به مسائل اجتماعی و بویژه مسائل و مشکلاتی که جوانان امروز با آن درگیر هستند را بخوبی حدس زد که در هر دو اثر بوتیک و بی‌پولی قابل ردیابی است.

بوتیک یک فیلم اجتماعی تلخی بود که حسرت جوانان طبقه پایین و متوسط جامعه را نسبت به زندگی بهتر مورد توجه قرار داده بود و البته آسیب‌هایی را که در این مسیر به این قشر وارد می‌شد. بی‌پولی اما در ژانری متفاوت و در بستری طنز، شرایط بد اقتصادی یک زوج جوان را مورد بررسی قرار داده است که اگرچه فضایی شاد و مفرح خلق می‌کند، اما تلخی زیرپوستی در لایه‌های درونی اثر وجود دارد که در جاهایی مخاطب را آزار می‌دهد بویژه مخاطبانی که تجربه مشترک زیادی با تجربیات این دو زوج جوان در اوایل زندگیشان دارند. بهرام رادان و لیلا حاتمی نیز در بی‌پولی بازی در نقش‌های متفاوتی را تجربه می‌کنند و شاید برای اولین بار مزه طنز را هم در بازیگری می‌چشند. هر چند یک تعارض جدی در بازنمایی این بی‌پولی وجود دارد بدین معنی که این زوج در عین فقر و مشکلات مالی از خانه و زندگی بسیار شیک و مدرنی برخوردار هستند که باور پذیری موقعیت آنان را برای تماشاگر تا حدودی دشوار می‌سازد. به هر حال بی‌پولی یک طنز اجتماعی خانوادگی مفرحی است که از بستر مناسبات خانوادگی و عاطفی و مسائل اجتماعی پیرامون آن در شکل تازه و بکرتری بهره می‌گیرد تا ساختار کمیک داستان را در اتمسفر همین محیط شکل دهد. البته این محیط به سه بخش عمده تقسیم می‌شود که قصه در آن دنبال می‌شود. خانه، محل کار و محیط اجتماعی که کارگردان سعی کرده است از ظرفیت‌های محیطی هر کدام از آنها در نسبت با خط اصلی داستان استفاده کند و به طور ضمنی برخی مسائل پیرامونی قصه را هم در بستری طنز مورد نقد قرار دهد. قطعا یکی از جذاب‌ترین سکانس‌های فیلم به فضاهای آن شرکت ورشکسته‌ای برمی‌گردد که بهرام رادان در کنار افرادی مثل خود روز تا شب را به بیکاری و علافی می‌گذراند. این فصل از فیلم بیشترین شباهت را به بوتیک دارد و حتی کارگردان سعی کرده است با استفاده از برخی عناصر مشترک مثل پنکه قدیمی و لکنتی یا سفره شلوغی که همیشه پهن است به نوعی همان فضای بوتیک را بازآفرینی کند. اساسا بیشترین موقعیت‌های طنز در همین فصل شکل می‌گیرد که فضای مجردی فیلم بوتیک را یادآوری می‌کند و جالب این‌که نعمت‌الله در 2 فیلم خود از دو سوپر استار و به اصطلاح جوان اول سینمای ایران استفاده می‌کند که در بوتیک، محمدرضا گلزار بهترین بازی‌اش را در کارنامه سینمایی‌اش به ثبت می‌رساند و بهرام رادان که البته سطح بازیگری او با گلزار قابل مقایسه نیست تجربه یک نقش کمیک و طنز را از سر می‌گذراند و نشان می‌دهد که نعمت‌الله سعی می‌کند از پتانسیل سینما چه در فرم و محتوا و چه در سطح بازیگران، موقعیت و تجربه تازه‌ای خلق کند. همین توانایی را می‌توان در دراماتیزه کردن و دادن کشش لازم به داستان‌هایی که روایت می‌کند داد. این کشش دراماتیک در بی‌پولی به واسطه زبان طنز فیلم دامنه بیشتری پیدا می‌کند و به دلیل همذات‌پنداری عمیق مخاطب با قهرمان‌های جوان قصه تا پایان فیلم حفظ می‌شود.

« بی‌پولی» علاوه بر این‌که اوضاع اجتماعی جامعه را به زبان طنز نقد می‌کند و مسائلی از جمله بیکاری، فقر، اعتیاد، مشکلات ازدواج و... را به تصویر می‌کشد به آسیب شناسی فرهنگی نسل جوان هم می‌پردازد و تیغ نقد خود را صرفا به سوی مسوولان نشانه نمی‌رود. شاید اگر بخواهیم محتوایی اصلی داستان و مهم‌ترین نقدی را که نعمت‌الله در غالب داستانی که روایت می‌کند در یک جمله بیان کنیم باید بگوییم که بی‌پولی دقیقا مصداق داستانی و سینمایی «جیب خالی، پز‌عالی» است که بویژه در نسل جوان امروزی به شدت وجود دارد و زندگی مجردی و متاهلی آنان را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. شاید اگر بخواهیم باز هم امروزی‌تر و با زبان خود ساخته نسل جوان به این موضوع تماشا کنیم «با کلاس بودن» را به عنوان تم اصلی بی‌پولی قلمداد کنیم که شاید بیش از خود فقر و بیکاری و مشکلات اقتصادی موجب بی‌پولی نسل امروز می‌شود. یکی از زیباترین سکانس‌های فیلم که همین معنی را بازنمایی می‌کند به میهمانی مربوط می‌شود که بهرام رادان در آن فضای سنگین مجبور می‌شود که دروغ بگوید و پز بدهد و فراتر از توان مالی خود سفارش برنج بدهد. از سوی دیگر حمید نعمت‌الله در ارتباط با بی‌پولی و نشان دادن پیامدهای عاطفی و خانوادگی آن که چگونه می‌تواند تا آستانه فروپاشی یک زندگی مشترک پیش برود برخی باورها و اعتقادات دینی را نیز در نسبت با موقعیت بی‌پولی به قصه تزریق می‌کند که نمونه بارز آن پولی است که رادان پیدا می‌کند، اما لیلا حاتمی به دلیل اعتقاد به حرام بودن آن در عین نیاز شدید همسرش به پول آن را به صندوق صدقات می‌اندازد تا عزت نفس و پاک زیستن را در عین نیازمندی مورد ستایش و تاکید قرار دهد. بی‌پولی به معنای واقعی یک طنز است که در عین نگاه منتقدانه و طنازانه به موقعیت‌های آدم‌های قصه خود، هم لحظات شاد و مفرحی را برای مخاطبان به وجود می‌آورد و هم در عین حال رگه‌های تلخی از موقعیت قهرمان قصه ترسیم می‌کند که مزه آن در زیر زبان احساس مخاطب بر جای می‌ماند.

بی‌پولی اما یک مشکل عمده دارد که برخی معتقدند بوتیک نیز دارای همین ضعف بود و آن یک‌سوم پایانی فیلم است که به شکل ناگهانی و تصادفی همه چیز سرو سامان می‌گیرد و زندگی شیرین می‌شود. پایان‌بندی بی‌پولی درموقعیتی متفاوت با ساختار کلی اثر به انسجام و یکدستی فیلم ضربه می‌زند و با خوب شدن هم چیز به ناگهان و بدون طی کردن فرآیند منطقی خود، اثر‌گذاری قصه به واسطه گزاره اخلاقی و اجتماعی که در آن مطرح می‌شود کاهش می‌یابد و حتی توی ذوق مخاطب می‌زند. ضمن این‌که موضعگیری کارگردان درباره موقعیت قهرمان اثرش روشن نیست بدین معنی که بی‌پولی او نتیجه بدشانسی است یا بی‌تدبیری. چرا که بخش عمده‌ای از رفتارهای قهرمان داستان ناشی از بی‌تدبیری او در اداره زندگی است که بی‌پولی را برای او به ارمغان آورده است. اما بی‌پولی در کنار این ضعف‌هایش فیلمی جذاب و پر کشش است که تجربه شیرین و لذت‌‌بخش آن به همه این ضعف‌ها می‌ارزد.

"کفش" کیوسک

آدما کلا دو دسته ان                 یا مثل منن یا که نیستن

اونایی که مثل من نیستن         عامل صهیونیستن

ماشینا مثل صاحباشونن           یا قراضه , کورسی و شیکن

جهت برقراری عدالت                 همه گیر توی ترافیکن

مردم توی خیابونا                      یا بی کارن یا سرکارن

سر کار و بی کار فرق نداره          اینا عامل استکبارن

همه چیزو فقط من میدونم          ولی به شما ها نمی گم

بهتره به من گوش بکنید             همینه که من میگم

هر زنی که بیرون از خونست         غیر خواهر و مادر من

مصادیق بارز فساد و فحشاست     همه شون این کاره ان

این همه جنگ و دعوا                  واسه ی ریش تراش

حالا دلالت بکنید                        داداش جون من یواش

آدما کلن دو دسته ان                  یا مثل منن یا که نیستن

اونایی که مثل من نیستن           اصلا آدم نیستن

این سوسولای عینکی که           پی روزنومه و کتابن

رفیقای من منطق بلدن              یکی یه نانچیکو دارن

باشه , زن و مرد کلا برابر            ولی مردا برابر ترن

هرکی زیادی حرف بزنه میگم     با کفش تو سرش بزن

رضایی - خاتمی - سوروس

در مرود این که آقای رضایی یکی از مهره های اساسی جمهوری اسلامی است و چه سوابقی در ایران دارد همگی میدونیم و من چون قرار نیستش زیاد سیاسی صحبت کنم بیخیال جزئیات میشم

ایشون در وبسایت تابناک که مال خودشونه این مطلبو نوشتن:


با بررسی های خبرنگار "تابناک" در واشنگتن؛
شواهد اثبات می کند خبر دیدار خاتمی و سوروس از اساس جعلی است


"جی آستین" مدیر ارتباط عمومی و رسانه ای ساختمان شماره 545 خیابان پنجم نیویورک ـ یعنی پرومت اینترنشنال هتل انجام هرگونه مراسم به مناسبت سالگرد 11 سپتامبر توسط آقای سوروس چه روز و چه شب در چهار سالن کنفرانس و متینگ هتل "ترومپ اینترنشنال" نیویورک را کذب و بی اساس خوانده است...جورج سوروس توسط رئیس دفتر خود "امی -پی-ویل" هر گونه آشنایی با آقای خاتمی را انکار کرده و همچنین هرگونه سخنرانی درباره آقای خاتمی و همچنین در هتل پرمت را رد کرده است

شواهد و قرائن حکایت از آن دارد که خبر منتشره از سوی خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران(ایران) وابسته به دولت،که در آن مدعی شده بود آقای جورج سوروس ـ که در ایران به تئوریسین انقلاب های مخملی معروف شده است ـ در سالن اجتماعات هتل ترومپ (Trump International Hotel) در شهر نیویورک!!!در جمع مدیران و فعالان تعدادی از سازمان های غیردولتی از دیدار خود با آقای خاتمی در سال 2006 سخن گفته است،غیر واقعی بوده و بیشتر به خبری تخیلی ساخته ذهن خبرنگار این خبرگزاری شباهت دراد.


خبرنگار "تابناک" در واشنگتن به محض انتشار وسیع این خبر توسط خبرگزاری دولت و چندین خبرگزاری دیگر با توجه به آثار تخریبی آن در ذهن عموم دوست داران نظام، سعی نمود که صحت و سقم این خبر را از هتل های آمریکا و همچنین متن کامل و تائید شده سخنرانی آقای جورج سوروس را به دست آورد.

اما بر پایه این گزارش،مشخص شد در عالم واقع هرچند مجموعه هتل های زنجیره ای با این نام در نیویورک وجود دارد اما با مشخصاتی که در خبر ایرنا ذکر شده است تنها  هتلی در مرکز شهر شیکاگو در ایالت "ایلینویز" آمریکا با 96 طبقه و ارتفاع 415 متری در کنار رودخانه شیکاگو با نمای دریاچه میشیگان که بعد از برج "ویلیز" دومین ساختمان بلندمرتبه آمریکا محسوب می گردد وجود دارد و وجود هتلی با این مشخصات در نیویورک واقعیت ندارد.

با وجود چنین ادله واضحی اما خبرنگار "تابناک" در واشنگتن برای اطمینان هرچه بیشتر از این موضوع با هتلهای یاد شده در نیویورک و همچنین با مدیر هتل "ترامپ" در شیگاگو یعنی آقای "فاستر" که هنوز کارهای ساختمانی بعضی از بخش های آن به اتمام نرسیده است تماس گرفت و در مورد جلسه شب یازدهم سپتامبر و سخنرانی آقای سوروس سئوالاتی را مطرح نمود که مدیر هتل از وجود چنین جلسه ای کاملا اظهار بی اطلاعی نموده و منکر برگزاری جلسه ای با شرکت آقای جورج سوروس در این محل شده است.

در همین حال علاوه بر این جستجو ، جورج سوروس توسط رئیس دفتر خود "امی -پی-ویل" هر گونه آشنایی با آقای خاتمی را انکار کرده و همچنین هرگونه سخنرانی درباره آقای خاتمی و همچنین در هتل پرمت را رد کرده است. که متن این استعلام به شرح زیر منعکس می گردد ؛

Thanks for your note. Mr. Soros does not know former Iranian president"
Mohammad Khatami, has had no contact with him, and did not give a
speech."

اما با وجود این شواهد برای اطمینان بیشتر، خبرنگار"تابناک" در واشنگتن، با آقای "جی آستین" مدیر ارتباط عمومی و رسانه ای ساختمان شماره 545 خیابان پنجم نیویورک ـ یعنی پرومت اینترنشنال هتل ـ  نیز تماس گرفته و درستی این واقعه را جویا شده است،که ایشان انجام هرگونه مراسم بمناسبت سالگرد 11 سپتامبر توسط آقای سوروس چه روز و چه شب در چهار سالن کنفرانس و متینگ هتل "ترومپ اینترنشنال" نیویورک را کذب و بی اساس خوانده است و اعلام نمود که هیچگونه نشستی در روز 11 سپتامبر در این هتل انجام نشده است.ا ین موضوع به قدری روشتن است که هر شهروند دیگری نیز با مراجعه حضوری و یا تماس تلفنی می تواند نادرستی آن را کشف کند.

این گزارش می افزاید، برای پیدا کردن ردپای ارتباط آقای "جورج سوروس" در این ماجرا، و در تماس با آقای "دونالد ترامپ" ـ که به اصطلاح ایرانی ها بساز بفروش است ـ تنها این نتیجه به دست آمد که، قرار بوده در سال 2004 مبلغ 160 میلیون دلار از سوی آقای "جورج سوروس" میلیاردر آمریکایی بابت سرمایه گذاری برای ساخت این هتل که طرح آن از سال 2001 ریخته شده است انجام پذیرد، اما نهایتا این توافق به انجام نرسید و هتل "ترامپ" با سرمایه گذاری یکی از صندوق های بازنشستگی تکمیل گردید،که خود این موضوع نیز نشان گر آن است که صاحب این هتل حتی رابطه کاری نیز با آقای "سورس" ندارد که احیانا خواسته باشد به تکذیب این موضوع اقدام نماید.

نکته جالب توجه دیگر استناد خبرگزاری دولت به سخنان شخصی است که آن را صهیونیست نامیده و بر اساس ادعای بدون سند وی اقدام به ایجاد موجی رسانه ای با اصالت قائل شدن برای این خبر کرده است،اما توجه به موضع گیری صهیونیست ها و اعتراض آنها در تابستان سال 85 ـ 2005 میلادی ـ به دولت آمریکا برای صدور روادید آقای خاتمی نشان مشخص است  که صهیونیست ها اصولا یکی از موضع گیری های بسیار تند خود را در قبال سفر یکی از مقامات ایرانی به آمریکا در همین برهه اتخاذ کرده اند،هرچند تلاش ما برای دستیابی به آرشیو خبرگزاری رسمی دولت(ایرنا) برای اثبات این موضوع به دلیل محدود بودن آرشیو خبرگزاری رسمی دولت از تاریخ قبل از سال 86 بی نتیجه ماند اما با جستجو در خبرگزاری فارس درستی این موضوع اثبات شد.لینک خبر یاد شده در فارس هم اکنون به این آدرس :"http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8506080090" موجود است.و تصویر آن نیز در متن خبر درج شده است.



با توجه به شواهد بیان شده به نظر می رسد خبرگزاری رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران، باید در راستای حفظ شان و جایگاه خود به عنوان منبع رسمی اخبار دولت در ایران، از انتشار اخبار بی اساس و ساختگی پرهیز نماید زیرا این رویه در سطح داخلی و بین المللی سبب نوعی بی اعتمادی و تخریب چهره این نهاد راهبردی و حتی دولت خواهد شد موضوعی که با توجه به بودجه هنگفت این نهاد نه تنها توجیهی ندارد بلکه باعث تاسف است.

البته به نظر می رسد با توجه به تاکید رهبر انقلاب مبنی بر اثبات نشدن ارتباط چهره های معترض در حوادث اخیر با خارج از کشور، تلاش های رسانه رسمی و یا نزدیک به دولت برای یافتن این ارتباط به هر قیمتی، ولو از دست دادن وجهه خود، به دنبال انتشار اخبار نادرست کمی تامل برانگیز باشد.به هر حال حتی در صورت احتمال ارتباط برخی جریان های داخلی با چنین اشخاصی،استفاده از این روش ها برای اثبات آن تنها به نارضایتی بیشتر مردم بدل خواهد شد.

بنا بر این انتظار می رود در شرایطی که رهبری انقلاب گروه های مختلف را به پرهیز از دروغ و تهمت دعوت کرده اند رسانه های مانند خبرگزاری جمهوری اسلامی ، فارس و روزنامه کیهان که با هزینه بیت المال امورات خود را می گذرانند و همچنین سایت های دولتی دیگر از انتشار خبرهای بدون منبع و پایه محکم که اسباب ترویج فضای دروغ و تهمت را در جامعه فراهم ساخته و به تخریب شخصیت ها و سرمایه های نظام منجر می شود دوری کنند




این مطلب دقیقن از وبسایت تابناک نقل شده بود. بنظر شما همچین چیزی چه معنی ای میتونه داشته باشه؟
یه نکته جالب دیگه در مورد این مطلب اینه که آقای رضایی برای مطالب وبسایتشون حق نظردهی گذاشتن یعنی اینکه میتونین نظر بدین!
یه چند تا از نظرای این مطلبم براتون گذاشتمم فک کنم جالب باشه:

نظرات بینندگان:
ایول ایول تابناک رو ایول
مگه این اولین خبر دروغ ک.ف.ا.ر (کیهان.فارس.ایرنا.رجا)بوده که شما دنبال صحت و درستی خبر رفتید؟
متشکرم از پیگیریتون تابناک . همشه حقیقت را بگوید .تو رو خدا مصلحت را کنار بگذارید
لازم نبود زحمت بکشید ،همین که فارس پشت این خبر بود نشان از کذب بودنش داشت
تا می توانید حودتان را به حماقت بزنید وقتی نوار سخنرانی سوروس وجود دارد و زمان هم درست است شما بروید از هتل ها بپرسید آیا خاتامی در آن هتل حضور داشته یا نه؟؟؟
وکالت تیم برانداز بر شما مبارک ای تابناک عزیز !!
این دیدار و خیانت انجام شده بیخودی هم تکذیب نکنید همه اینو میدونن
اینها روی جعفر کذاب را هم سفید کرده اند
درود بر تابناک
اهای اونایی که میاین به تابناک فحش میدین !
مگه مجبورین بیاین اینجا ! میاین تا اخر خبر رو میخونین نمیتونین هیچ اشکالی توش در بیارین فحش میدین !
لابد انتظار دارید جورج سوروس بیاد و بگه همه چی اوجوری بوده که اونا گفتند اونا هم فهمیدن که ادماشونو ضایع نکنند تابناک می خوای چیو اثبات کنی نمیشه اقا نمیشه
از بچگی در گوش ما خوندن که دروغ گو دشمن خدا و تهمت از زنا کردن بالا تره .
حالا که 35 ساله شدم تازه فهمیدم که پدر و مادر ومعلما همگی دروغ گو بودن .چون در این دوره زمانه رکن اساسی کارو کاسبی همیناست
تابناکیها اگه اهل حقیقت هستند بیان عملکرد سبز ها را که الان از طرف کافران-سلطنت طلبان- منافقان- و .... و عده ای از هموطنان نا آگاه ما که از این ها طرفداری می کنند را نقد کنند و اگر منصفانه نقد شود باید دید سبزها طرفدار علی (ع) هستند یا طرفدار امثال سوروس
لعنت خدا و شهدا و فرشتگان و امام شهدا بر کسانی که می خواهند یاران امام (ره) را بدنام نمایند
چه جالب بی بی سی هم دنبال اینه که اثبات کنه خاتمی با جناب جورج ملاقات نداشته!


پی نوشت: کیان تاج بخش در پی دادگاه های متهمان حوادث پس از انتخابات به ارتباط خاتمی با جورج سوروس اعتراف کرده بود.