نگاهی به فیلم نامه:
در دین مسیحیت اعتراف و اقرار به گناهان از مقدس ترین ارزش های دینی است که در فیلم اعتراف می کنم این موضوع به زیبایی به تصویر کشیده شده است.مسیحیان بر این اعتقادند که پس از انجام یک گناه با اعتراف به گناهانی که انجام داده اند و ابراز نا امیدی از انجام این گناهان در نزد یک کشیش باعث بخشش این گناه و ایجاد راحتی وجدان می شود.همچنین کشیش نیز باید این اعترافات را همچون رازی در درون خود تا مرگش نگاه دارد و هیچ گونه استفاده شخصی از این اطلاعات نکند.هر چند چنین کشیش و انسانی کم پیدا می شود ولی در این فیلم با چنین شخصی طرف هستیم که این بار از رازی بزرگ یعنی راز یک جنایت با خبر هستیم.این کشیش که خود به عنوان یکی از مظنونین اصلی جنایت تحت بازپرسی پلیس است در هیچ شرایطی از موقعیت خود سوءاستفاده نمی کند و تنها خود را بی گناه معرفی می کند ولی کاراگاهان از آنجایی که قاتل را تا کلیسا دنبال کرده اند می دانند که قاتل خود کشیش است یا کشیش از قاتل اصلی باخبر است تا اینکه حتی کشیش را به دادگاه می کند و مردم شهر کشیش را که نماینده انسان های درست کار و مسیحیت است را سرزنش می کنند و شروع به نا سزا گویی بر علیه او می کنند.در حالی که کاراگاه پرونده کم کم به قاتل اصلی مشکوک می شود و به قول خودمان به قاتل یک دستی می زند تا اینکه قاتل خود را لو میدهد!
..Crushed lips don't talk
هرچند چنین اشخاص بزرگ دلی بسیار کم وجود دارند ولی این فیلم می تواند تبلیغ بسیار زیبایی برای اعتراف به گناه و تصویر بسیار زیبایی از کشیشان و روحانیون دین مسیحیت ارائه دهد که هر بیننده ای را مجذوب چنین شخصیت بزرگی بکند.
لبهایت را فشار بده و کلمه ای سخن نگو!
آلفرد هیچکاک کارگردانی این فیلم را که بر اساس یک نمایش نامه اثر Paul Anthelme است بر عهده دارد. وقتی لوئیس بونوئل کارگردان اسپانیایی که همگان آثار او را ستایش می کنند هیچکاک و آثارش را ستایش می کند بیشتر می توان به ارزش آثار این سلطان دلهره جهان پی برد.کارگردان ۳۰۰ پوندی هالیوود و کاندیدای ۵ اسکار علاقه زیادی به دوربین دارد در صورتی که در اکثر فیلمهایش در سکانسی بازی می کند.در فیلم اعتراف می کنم نیز در سکانسی بر روی پله ها قدم می زند.
سینمایی «دوازده مرد خشمگین» از همان ابتدا مخاطب را به خود جذب میکند و هر کدام از دوازده عضو هیات منصفه در همان حین که به بیننده معرفی میشوند به خودشان نیز معرفی میشوند، براین اساس آشنایی با هرکدام از شخصیتها، در ابتدای فیلم «دوازده مرد خشمگین» مدتی نسبتا طولانی زمان میبرد و هرکدام از این کاراکترها ویژگیهایی کاملا منحصربه فرد خود را دارند.
«دوازده مرد خشمگین» محصول سال 1957 آمریکا است که در مدت زمان 96 دقیقه به شیوهی سیاه و سفید توسط سیدنی لومت کارگردانی شده است.
* داستان فیلم
فیلمنامهی «دوازده مرد خشمگین» را رجینالدزو براساس داستانی از خودش به نگارش درآورده است. داستان فیلم دربارهی دوازده مرد درهیات منصفه یک دادگاه است که در زمان تنفس و قبل از اخذ رای نهایی دورهم جمع میشوند. همه اعضا معتقدند که مظنون گناهکار است. او یک پسر هجده ساله است که گمان میرود پدر خود را به قتل رسانده است. یکی از اعضای هیات منصفه بهنام دیوید با رای گناهکاربودن موافق نیست و شکهایی دارد باتوجه به اینکه تمام حقایق اثبات میکند که فرد مظنون گناهکار است، اعضا کنجکاو میشوند که چگونه دیوید دراین مورد مشکوک است و او دلایل خود را توضیح میدهد.
* دربارهی فیلم
کشمکش و اضطراب اعضای هیات منصفه از همان آغاز تماشاگر را با خود درگیر میکند، چرا که تماشاگر پس از اینکه یازده نفر را موافق گناهکار بودن پسر و یک نفر را مخالف این حکم میبیند، سردرگم میشود.
بییندهی «دوازده مرد خشمگین» از حضور شخصیتی مثل دیوید که نظری مخالف دیگران دارد، احساس ناامنی میکند و حتی در لحظاتی به خاطر اینکه او نسبت به گناهکار بودن پسر شک دارد، او را درذهنش مسخرمیکند.
با این حال تماشاگر فیلم لومت خود را در پیروزیهایی که شخصیت دیوید به دست میآورد سهیم میداند و از اینکه او توانسته سایر اعضای هیات منصفه را در مورد گناهکاربودن پسر هجده ساله به شک بیندازد احساس خوشحالی میکند.
بینندهی «دوازده مرد خشمگین» تمام کشمکشهایی که دیوید برای اثبات بیگناهی پسر دارد را به نظاره مینشیند و از اینکه سایر اعضا تاکید برگناهکار بودن پسر دارند، درمواردی احساس شرمندگی میکند. درحقیقت او در تمامی لحظات خود را عضوی از هیات منصفه میداند.
* ناگفتههای فیلم
ـ تا سال 2003 گمان میکردند که تنها یک نسخه از فیلم در موزه رادیو و تلویزیون آمریکا موجود است، اما در سال 2003 نسخهی 16 میلیمتری دیگر از فیلم در کلکسیون ساموئل لیبووتیز یافت شد که آنهم به موزه منتقل شد.
- درحین فیلمبرداری سیدنی لومت به تدریج فاصله کانونی لنز دوربین را تغییر میداد و این تمهید باعث میشد که دورنما به شخصیتها نزدیکتر شده، حس قرار گرفتن آنها در تنگنا بیشتر به مخاطب منتقل شود.
ـ فیلمبرداری «دوازده مرد خشمگین» در مدت زمان کوتاه 21 روز به پایان رسیده و تمامی لوکیشنهای این فیلم نیویورک بوده است.
ـ هنری فوندا از سوی اتحادیهی هنرمندان آمریکا موظف به تهیهی فیلم شد. بنابراین او علاوه بر بازیگری، تهیهکنندگی فیلم را هم برعهده گرفت.
با این حال یک فیلم در همان بدو امر به حدی برای او غیرجواب مینمود که تصمیم گرفت دیگر اینکار را تکرار نکند.
ـ هنری فوندا به تماشای نقش خود در فیلم علاقهای نداشت و به همین دلیل تمام فیلم را بهطور کامل ندید. با اینحال او وقتی پس از تماشای بخشهایی از فیلم از اتاق نمایش خارج شد خطاب به لومت (کارگردان) گفت: سیدنی، فیلم باشکوهی شده است.
* اکران در سینماها و حضور در جشنوارههای جهانی
سینمایی «دوازده مرد خشمگین»، 13 آوریل 1957 در نیویورک به نمایش درآمد و پس از آن در کشورهای آلمان، سوئد، فنلاند، ایتالیا، استرالیا، اسپانیا، ژاپن، دانمارک، فرانسه و هلند اکران عمومی شد.
این فیلم در جشنوارههای هنری جوایز معتبری را به خود اختصاص داد که از آن جمله میتوان به خرس طلای برلین اشاره کرد.
این فیلم نامزد سهجایزه اسکار بهترین کارگردانی، بهترین عکس و بهترین فیلمنامه بوده است و در جشنوارهی بافتا نیز جایزهی بهترین فیلم خارجی را از آن خود کرده است.
ساخته سیدنی لومت نامزد دریافت جایزهی بهتین فیلم، بهترین بازیگر مرد، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره گلان گلوب بوده است.
* دربارهی کارگردان
سیدنی لومت کارگردان و مولف هالیوودی که همواره به خاطر اقتباسهای موفقش مورد توجه سینما دوستان بوده است، 25 ژوئیه 1924 در پنسیلوانیای آمریکا متولد شد.
او برای اولینبار در سن 4سالگی به روی صحنه رفت و از 14 سالگی در نیویورک بزرگ شد. لومت تحصیلات عالیاش را در رشتهی ادبیات دراماتیک در دانشگاه کلمبیا طی کرد. لومت به عنوان کارگردانی فعال و با ذوق در تمام ژانرها طبع آزمایی کرده است. او کارش را با تئاتر آغاز کرد و از آنجا کمکم به عنوان یک کارگردان مشهور کسب اعتبار کرد.
لومت ابتدا کارش را از تلویزیون شروع کرد و «دوازده مرد خشمگین»، نخستین فیلم او است که درسال 1957 به عنوان یازدهمین تجربهاش به نمایش درآمد. این فیلم برگرفته از یک درام تلویزیونی بود که با هنرنمایی هنری فوندا تکمیل شد.
نخستین فیلم بلند درباره گروه متال آیرون میدن ۲۱ آوریل ۲۰۰۹ اکران عمومی میشود. عنوان این فیلم مستند, آیرون میدن:پرواز۶۶۶ میباشد. این فیلم واقعه نگاری یکی از تور- کنسرت های گروه است با نام -بازگشت به جایی در زمان- که در ماههای فوریه و مارس ۲۰۰۸ در استادیومهای بزرگی در اسیا استرالیا و امریکای شمالی و مرکزی برگزار شد.
گروه کانادایی BANGER PRODUCTIONS (سازنده فیلم- متال:سفر یک هدبنگر) در کنسرتهای فوق الذکر گروه را همراهی کرد و بدون هیچگونه محدودیتی دوربین سازندگان فیلم در تمامی لحظه ها همراه گروه بود. علاوه برهمراهی لحظه به لحظه گروه از پشت تا روی صحنه در اجراها. دوربین گروه را در سفرهای هوایی با هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ اختصاصی شان با خلبانی خواننده گروه بروس دیکینسون همراهی می کند.
ایرون میدن:پرواز۶۶۶ با مشارکت کمپانی هایEMI و UNIVERSALوARTS ALLIANCE MEDIA عرضه می شود.
آنها در عرض ۴۵ روز در ۲۳ استادیوم که بلیطهایشان بطور کامل پیش فروش شده بود به اجرای برنامه پرداختند به این منظور ۴۴۰۰۰ مایل سفر کردند تا در ۱۳ کشور برای نیم ملیون نفر کنسرت بگذارند. هواپیمای اختصاصی شان ۱۲ تن تجهیزات صحنه را نیز برایشان جابجا کرد. بعد از فیلم متالیکا:نوعی هیولا در سال ۲۰۰۴ این دومین فیلم مستند سالهای اخیر است که به یک گروه متال می پردازد.
آیرون میدن همچنین کاندید جایزه بهترین اجرای زنده در جوایز امسال موسیقی بریتانیا(BRITS AWARDS ) می باشد که ۱۸ فوریه در ارل کورت لندن برگزار می شود.
خبر دیگر از آیرون میدن اینست که باشگاه گلاسکو رنجرز اسکاتلند برای بازی شب چهارشنبه ۲۸ ژانویه با تیم هاپوئل تل آویو از رژیم اشغالگرقدس با هواپیمای ۷۴۷ اختصاصی آیرون میدن به خلبانی دیکینسون به مناطق تحت اشغال می رود. والتر اسمیت مربی رنجرز به وبسایت باشگاه گفت : می دانم بروس خلبان بسیار خوبی است. و برایم بسیار هیجان انگیز است سوار هواپیمایی بشوم که یک خواننده متال آن را می راند . من چند سال پیش یکی از کنسرت هایشان را در ادینبورگ از نزدیک دیدم.
تابحال ۸۰ملیون نسخه از کارهای میدن به فروش رفته بروس دیکینسون خواننده گروه در حال نگارش فیلمنامه یک تریلر ماورائ الطبیعه است که تابستان امسال در انگلیس اکران خواهد شد. وپیش از آن در جشنواره کن برای اولین باردر ماه می به نمایش درمی آید.
این فیلم –عروسی شیمیایی- نام دارد و بازیگر اولش سایمون کالودر نقش پروفسور هادو است .فیلم کندوکاوی است درباره شخصیت آلیستر کراولی که معروف به نخستین مرد شیطان صفت بریتانیاست. کارگردان فیلم جولیان دویل است که به اتفاق دیکینسون فیلم نامه را نوشته اند.
دویل سال ۱۹۸۸ ویدیو کلیپ CAN I PLAY WITH MADNESS را برای آیرون میدن کارگردانی کرده بود.
منبع:adambarfiha.com
اولی:در مورد سیمپسونا چیزی شنیدی؟
دومی:آره شنیدم خیلیم تو آمریکا طرفدار دارن!
بازم اولی: پس چرا تو ایران طرفدار ندارن؟
بازم دومی:نمیدونم شاید بخاطر اینه که نمیشناسیمشون
ولی راستی سیمپسونا کیان؟
ادامه مطلب ...سلام
امروز میخام در مورد پیاده روی شهرت هالیوود که همون ترجمه عبارت "Hollywood Walk Of Fame" میشه بگم.
این پیاده رو توی خیابونی توی لوس آنجلس/ هالیوود قرار داره و از بلوار هالیوود(Hollywood) تا خیابان واین(Vine) امتداد داره.
در کف این پیاده رو ستاره های پنج پری قرار داده شدن و روی هرکدوم از اونا اسم یه هنرمند هالیوودی نوشته شده که این هنرمندا در یکی از پنج قسمت :1.سینما - 2.تلویزیون - 3. گرامافون(موسیقی) - 4.رادیو و 5.تئاتر فعالیت دارن.
فلسفه این کارم اینه که از قدیم میگفتن هر کسی برای خودش توی آسمون یه ستاره داره ولی علاقمندان به هالیوود میگن که هالیوودیا باید بیشتر از یکی داشته باشن و برای هر کدوم که شایستگیشو داره یدونه هم روی این پیاده باید براش بسازیم. که بنظرم انصافن کار جالبه و این هنرمندا هم بطور جلبی جاودانه! میشن.
تا کنون بیش از 2000 ستاره پنج پر روی این پیاده رو قرار داده شده که همه اونا برای یه انسان نیستن بلکه بعضیهاشون برای کاراکترای تخیلی ویا واقعی محبوب ساخته شدن.
نکات جالب در مورد این ستاره ها:
- Gene Autry (بازیگر و موزیسین)تنها کسی است که در هر پنج زمینه ستاره گرفته و الآن پنج ستاره داره.
- تعداد محدودی از افراد سرشناس در یک زمینه دو ستاره گرفته اند مثل: Michael Jackson که یکبار بخاطر کار انفرادی و یکبار دیگه بخاطر کار در گروه The Jackson Five گرفته
- Ronald Reagan تنها رییس جمهور آمریکاست که ستاره داره!
- Anna May Wong (بازیگر)تنها زن آسیایی-آمریکاییست که ستاره داره، بقیه ستاره دارای آسیایی-آمریکایی همگی مرد هستن.
- تا کنون سه سگ بازیگر ستاره دریافت کرده اند!
- جوان ترین اشخاصی که ستاره گرفتن، دو قلو های Olsen بنام Mary-Kate و Ashlee هستن که بازیگر و مدل هستن و در 18 سالگی ستاره گرفتن.
- میکی موس اولین شخصیت کارتونی بود که در سال 1978 ستاره گرفت.
اما بشنوید از ستاره های دزدیده شده:
4ستاره تا کنون دزدیده شدن. James Stewart و Kirk Douglas و Gene Autry و Gregory Peck صاحبای اونا بودن که همشون بازیگرن.
اینم عکس ستاره مایکل جکسون بعد از مرگش: